من توی کوران بلایای طبیعی مثل همین سیل که عیدمون رو عزا کرده، قبل از سازمان مدیریت بحران و هلال احمر و دولت و سپاه و استاندار و فرماندار و وزرا و وکلا، سرمو می‌گیرم بالا و از خدا گله می‌کنم. که ای پروردگار عالم؛ این «فتاده را پای زدن» چه لذتی داره؟ این مردم مظلوم چه گناهی مرتکب شدن که سزاش خونه‌خرابیه؟ کجای این کارت با عدالت سازگاری داره؟

بین بچه‌ها بحث بود که زله بدتره یا سیل؟ من گفتم زله بهتره. چون می‌دونی این چند ثانیه لعنتی تموم میشه بالاخره؛ کوتاه‌تره و بعدش می‌دونی باید از صفر مطلق شروع کنی. ولی سیل توی زمان طولانی‌تری، جلوی چشمات میاد دار و ندارت رو‌ با خودش می‌بره؛ تازه بعد از اوجش هم بدبختی شروع میشه. زندگی بعد از سیل زندگی میشه مگه؟ به نظرم سیل خیلی خونه‌خراب‌کن‌تر از زله‌ست. دردش طولانی‌تر و عمیق‌تره.

.بحث ی و جناحی و رسانه‌ای نمی‌خوام بکنم. که به نظرم بعد از این ماجراها لازمه در مورد این روزها مفصل حرف زده بشه. فقط به قول دکلمه روزبه بمانی بعد از زله ورزقان: خدایا؛ موقع این امتحان نیست.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دفاع از ثقلین عسل طبیعی دستگاه ضد عفونی کننده دست راه روشن اشعار محمدحسین میرکی Regina کسی که مثل هیچکس نیست Rachel هفت آسمان دریا