من عاشق نوشتنم. و این عشق به نوشتن رو امسال می خوام تقویت کنم. مثل همین روزنوشت‌ها که هر شب، با ایده یا بی‌ایده، خوب یا بد، قوی یا ضعیف، متمرکز یا نامتمرکز، غمگین یا خوشحال، عصبانی یا مهربون، خودم رو موظف می‌کنم چند خط بنویسم. شاید این نوشتن‌های اجباری باعث بشه بالاخره پروژه‌های ناتموم نویسندگی‌م رو به پایان برسونم.

فکر کنم از سال نود دارم می‌نویسم که ایشالا سال بعد اولین رمان/مجموعه داستانم رو به نمایشگاه کتاب می‌رسونم. امسال این حسرت هشت ساله میشه. امیدوارم نه ساله نشه.

اینجا من سعی می‌کنم مثل باقی فضای مجازی، ویترین جذاب و خوش‌آب‌ورنگ زندگی نباشم. می‌خوام خودم بدون ماسک و ادا و اطوار باشم. نمی‌دونم. شاید فضای الکی شادِ اینستاگرام نپذیره که من تلخ و اغلب ناامیدانه بنویسم. ولی دوست ندارم اینجا دروغ بنویسم. دوست ندارم الکی خوش باشم. دوست ندارم رنگ و لعاب مصنوعی به زندگیم بدم. حتی اگر تا اسفند۹۷ اینطور بوده، نمی‌خوام اینطور ادامه پیدا کنه.

ناداستان رو به شکل ویژه‌ای دوست دارم. امسال به شکل بی‌سابقه‌ای جز همین فصلنامه ناداستان هیچ مجله کاغذی دیگه‌ای ویژه نوروز نخریدم. و چقدر راضی‌ام. چون هیچکدوم از سالنامه‌های مطبوعاتی سال‌های قبل رو وقت نمی‌کردم بخونم.

این مجله که حاصل تلاش جمع زیادی از رفقای دیده و نادیده‌ست رو بخرید، بخونید و لذت ببرید. اگر هم نسخه کاغذی گرونه یا در دسترس نیست، نسخه الکترونیکی مجله رو در طاقچه بخونید. 

من که با این مجله خیلی قلقلک میشم برای نوشتن. امیدوارم شما رو هم قلقلک بده تا بیشتر توی فضای مجازی تولید محتوا کنیم و کمتر کپی مطالب بی کیفیت.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

املاک توقف خرید فروش رهن اجاره معرفی پرژکتور بنکیو hhhaa صنايع دستي ايران حسین آرت از دهان دررفته‌های یک دخترک رصــدخــانــه Sights of Iran کسب درآمد از اينترنت