ماه گذشته، وقتی مردم ساعت هشت و نیم شب، پای تلویزیون منتظر قسمت جدید سریال بانوی عمارت بودن، من و محیا تصمیم گرفتیم هر شب به شکل روتین، یک یا دو قسمت از سریال آمریکایی «سیزده دلیل برای اینکه.» رو ببینیم.
بله. اسمش همینه؛ داستانش هم توی مدرسهای در آمریکا میگذره که روابط بین دانشآموزهاش پر از فراز و فرود و کشمکشه و با خودکشی یکی از دانشآموزا، همه چیز میریزه به هم.
من خیلی بیشتر از محیا باهاش ارتباط برقرار کردم. روابط پسرهای مدرسه با هم، خیلی شبیه روابط پسرهای مدرسهای بود که توش دبیرستان رو گذرونده بودم؛ روابط عاشقانه بین دخترها و پسرهاش هم به شدت شبیه روابط پیچتوپیچِِ دوستانمون در دو ترم اول دانشگاه بود.
به نظرم اگه علاقهمند به سریالهای به قول خودمون ژانر اجتماعی (که البته توی دنیای حرفهای سینما به همین نام ژانری وجود نداره!) هستید، دیدن این سریال رو بهتون توصیه میکنم.
درباره این سایت