کار ما تعطیلی نداره. نه؛ نمیخوام دوباره از عید سرکار رفتن غر بزنم. از این جهت گفتم که اگر در جمعه یا هر تعطیلی دیگهای، دغدغهی کار، تماس کاری و بحث درباره کار داشته باشی، یعنی اون روز، روزِ تعطیلِ کاری نیست. این چیزی که میگم فقط هم مربوط به کار خودم نیست. اغلب کسانی که توی رسانه کار میکنن به همراه تعداد زیادی عنوان شغلی هست که تعطیلی به معنای عام ندارن. یعنی ذهنشون از کار خالی نمیشه هیچوقت.
من خودم از اون موقع که چشم باز کردم و وارد محیط کار شدم، با این مسئله دست به گریبانم. هیچوقت نشد توی مرخصیها و تعطیلات و تمام اوقاتی که نباید دغدغه کار داشته باشم، ذهنم آزاد باشه. همیشه بخش زیادی از مغزم درگیر مقولهی کار بوده و همین نکته باعث شده از مرخصی یا تعطیلی مورد نظر لذت نبرم.
به قول شوخیهای مجازی با مونولوگ نوید محمدزاده توی قطعه ویدیو وایرال فیلم سینمایی متری شیش و نیم: «من دلم پر میکشه واسه اینکه. یه روز جمعه ذهنم خالی از کار باشه.»
دارم به این فکر میکنم که چقدر عاشق طبیعتم ولی هیچوقت نتونستم ازش لذت ببرم. میدونی چرا از مسافرت متنفرم؟ چون با یه تلفن کاری، لذت و حالش برام به فنا میره.
دلم یه تعطیلات طولانی بیدغدغهی کار میخواد تا از صدای گنجشکها و بارون و جنگل و دریا لذت ببرم.
پینوشت: اگه روزنوشتها رو ناامیدانه و تلخ میدونید، باید خدمتتون عرض کنم زندگی از نظر من همینه. اگر دنبال مطالب امیدبخش و انگیزشی هستید کتابها و منابع مکتوب زیادی وجود داره، شما رو به مطالعه اونها توصیه میکنم.
درباره این سایت